تکاپو

مطالب درسی، موضوعات مختلف و ...

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «درس سوم» ثبت شده است

ترجمه مکالمه درس سوم انگلیسی نهم

ترجمه مکالمه درس سوم کتاب زبان انگلیسی پایه نهم در این مطلب قرار داده می‌شود. امیدواریم مورد استفاده شما قرار گیرد.

• Lesson 3 (Festivals and Ceremonies)

Elham: I just love New Year holidays!
Nasrin: Oh, yes, me too. It’s really great.
Elham: We normally visit our relatives in Norooz. It’s fun!
Nasrin: Do you get New Year gifts too?
Elham: Sure! We usually get money. I really like it.
Nasrin: Well…, We always go to my grandparents’ ho uses.
Elham: That’s nice! Does your grandmother cook the New Year meal?
Nasrin: Actually, she doesn’t. My mother makes it.

• درس 3 ( جشنواره‌ها و مراسم)

الهام:‌     من عاشق تعطیلات سال جدید هستم!

نسرین:  آه، بله، من هم همین‌طور. آن واقعاً عالی است.

الهام:     ما معمولاً خویشاوندانمان را در نوروز ملاقات می‌کنیم. خوش می‌گذرد!

نسرین:  شما هدایای سال جدید هم دریافت می‌کنید؟

الهام:‌     حتماً! ما معمولاً پول می‌گیریم. من واقعاً آن را دوست دارم.

نسرین:  خوب...، ما همیشه به خانه‌های بزرگ‌ترهایم (پدربزرگ یا مادربزرگ) می‌رویم.

الهام:‌     خوب است! مادربزرگت غذای سال جدید را می‌پزد؟

نسرین:  در واقع، او نمی‌پزد. مادرم آن را درست می‌کند.

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • جمعه ۱۹ بهمن ۹۷

    ترجمه مکالمه درس سوم انگلیسی هشتم

    ترجمۀ مکالمۀ درس سوم کتاب زبان انگلیسی پایۀ هشتم در این مطلب قرار داده می‌شود. امیدواریم مورد استفاده شما قرار بگیرد.

    • Lesson 3 (My Abilities)

    Elham:  Wow! Your drawing is very good.
    Sara:    Thanks. Can you draw?
    Elham:  No, I’m not good at drawing. But I can take good photos.
    Sara:    Really? Can I see your photos?
    Elham:  Why not? Come to my house this afternoon.
    Sara:    Oh, I can’t make it today. How about Thursday afternoon?
    Elham:  That’s fine. You can bring your drawing book, too.
    Sara:    Sure.

    • درس 3 (توانایی‌های من)

    الهام:  وای! نقاشی‌کشیدن تو خیلی خوب است.
    سارا:  متشکرم. تو می‌توانی نقاشی بکشی؟
    الهام:  نه، من در نقاشی‌کشیدن خوب نیستم. ولی من می‌توانم عکس‌های خوبی بگیرم.
    سارا:  واقعاً؟ من می‌توانم عکس‌های تو را ببینم؟
    الهام:  چرا نه؟ امروز بعد از ظهر به خانۀ من بیا.
    سارا:  آه، من امروز نمی‌توانم. دربارۀ پنجشنبه بعد از ظهر چطور؟
    الهام:  خوب است. تو می‌توانی کتاب نقاشی‌ات را هم بیاوری.
    سارا:  مطمعناً.

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • پنجشنبه ۱۶ آذر ۹۶